جنگ علیه ایران با برند اندیشکدهها
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۶۲۹۶۰
نقطه کانونی فعالیت آنها هم ناظر به اصلیترین کشوری است که در مواجهه با آمریکا دچار استحاله یا سازش و پذیرش منطق آمریکایی نشده و ازاین رو دغدغه اصلی این اندیشکدهها، ایران و راههای مهار جمهوری اسلامی است. در واقع اندیشکدههای آمریکایی در تعیین سیاست خارجی این کشور برای کمرنگ کردن نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران نقش پررنگی دارند و در واقع براندازی در پوشش تعامل بهترین توصیف از وضعیتی است که درباره آنها وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بررسی سازوکار و رفتارشناسی اندیشکدههای آمریکایی نشان میدهد سه فاکتور اصلی تعامل، مهار و تغییر راهبردهای اصلی آنها در مواجهه با ایران هستند که البته هر سه، یک هدف دارند و آن هم براندازی جمهوری اسلامی است. یعنی چه انتهای خط تعامل و چه پایان خط مهار به یک چیز میرسد؛ براندازی.البته این هدف در لایههای پنهانتر اندیشکدههای آمریکایی با اهداف کوتاهمدت مهار ایران، تغییر رفتار و تعامل با کشورمان دنبال میشود.
براندازی دال مرکزی اندیشکدهها
حتی اندیشکدههای مستقل هم در راستای منافع ملی آمریکا کار میکنند و با وجود اختلاف نظر بین استراتژیستها و اندیشمندان آمریکایی در موارد مختلف آنها در مورد ایران اکثرا اعتقاد به براندازی با شیوههای مختلف و گوناگون دارند اما در مورد اینکه ایران یک چالش بزرگ برای آمریکاست آنها با یکدیگر دارای اشتراک نظر هستند. جالب است اگر بدانید آنچه در اندیشکدههای آمریکایی میگذرد، مستقیما نتیجه خود را در سیاست خارجی آمریکا در وهله اول و سپس در رسانههایی مثل سیانان، واشنگتنپست و نیویورک تایمز نشان میدهد. البته موضوع براندازی همواره در صدر سیاست خارجی آمریکا در مواجهه با تهران قرار داشته و این یعنی یک جنگ همیشگی در سایه بین دو کشور در جریان است و هیچ فکتی هم نیست که ثابت کند آمریکا این رویه بلند مدت و کلان خود را تغییر خواهد دهد بهویژه اینکه حالا سابقه نزدیکی هم از چنین رویکردی وجود دارد و یکی از نمونههای اخیر آن نوع رفتار دولت آمریکا در تحولات شهریور تا آذر ۱۴۰۱ است که نهفقط اندیشکدههای این کشور بلکه نشریات آمریکایی هم به صورت ویژه روی موضوع براندازی جمهوری اسلامی کار کردند.البته رسانههای آمریکایی و اندیشکدههای واشنگتن به یک تقاطع مهم در سه ماه آشوب در ایران رسیدهاند و در این بافتار عملا پیوستگی مستقیمی بین این دو برقرار است.
ماهیت اندیشکدههای آمریکایی
اما چرا شناخت کارکرد اندیشکدهها مهم است؟ اطلاعات درباره بازیگران موثر در سیاستگذاری سیاست خارجی هر کشوری در تبیین و تحلیل اهداف سیاسی خارجی آن کشور اهمیت بالایی دارد، چون با تحلیل ابزارهای تصمیمساز هر کشور میتوان در مقابله با برنامههای آن برنامهریزی دقیق کرد.این اندیشکدهها برای اولین بار در سال ۱۹۶۰ وارد سپهر سیاسی آمریکا شدند و هدف آنها هم پژوهشی برای ارائه سیاست حل یک مسأله بود. این اندیشکدهها نقش واسطه را هم ایفا میکنند و به نوعی خروجی محیطهای آکادمیک را به زبان قابل فهم برای مردم و تصمیمگیران سیاسی تبیین میکنند. البته در حال حاضر هیچ رئیس جمهوری در آمریکا نمیتواند کرسی اجرایی این کشور را بدون کمکهای فکری اندیشکدهها به دست بگیرد و از این رو اثرگذاری اندیشکدههایشان در تعیین سیاست خارجی این کشور قطعی و غیرقابل انکار است.اندیشکدههای آمریکایی بعد از جنگ جهانی دوم در حوزه سیاستگذاری خارجی فعالانه وارد عرصه شدند و رخدادهایی مثل مارشال، جهان دوقطبی، کاربرد تصمیمات اتمی، جنگ سرد، فروپاشی شوروی، حمله به عراق و افغانستان و انتخابات مختلف ریاست جمهوری و همچنین جنگ تمدنهای هانتینگتون را راهبری کردند، اندیشکدههایی که حتما اسم آنها را زیاد شنیدهاید از جمله بنیاد هریتیج، مؤسسه رند، هوور، شورای روابط خارجی آمریکا و دهها اندیشکده فعال دیگر که در این حوزه سیاست خارجی آمریکا را طراحی و راهبری میکنند.
اتاقهای فکر جنگ
برای دانستن اثرگذاری این اندیشکدهها در آمریکا کافی است بدانید آنها در باره تصمیم حمله به عراق نقش اصلی را بهعهده داشتند و مشخصا اندیشکده ابتکار آمریکا که توسط افرادی مثل رئیس مجلس نمایندگان آمریکا و رئیس شورای مشاوران پنتاگون ــ که در دهه ۹۰ میلادی مسئولیت داشتند ــ اداره میشود از طراحان اصلی جنگ عراق بودند. هرچند بحث درآمد ناشی از فروش تسلیحات غیر قابل انکار است و به همین دلیل اندیشکدههایی همانند رند و امریکن اینترپرایز هم از جمله اتاقهای فکری هستند که حامی شرکتهای تسلیحاتی بودهاند و رد پای تصمیمگیری آنها در جنگ عراق نیز دیده میشود. به هر حال با توجه به نفوذ و گستره قدرت جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا اکنون تمرکز اصلی این اندیشکدهها با چنین جایگاه مهمی در سیاست بر جایگاه کشورمان متمرکز شده و عملا بر ارائه راهکارهایی برای جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه فعال است. به طوری که فقط اندیشکده امریکن اینترپرایز که نقش اثرگذاری در تعیین سیاست خارجی آمریکا دارد بیش از ۷۵ درصد مطالعات خود را به رابطه ایران و غرب آسیا اختصاص داده است.
مهندسی معکوس اندیشکدههای آمریکا
تحلیل اندیشکدههای فعال در حوزه ایران نشان میدهد آنها چگونه در قبال نفوذ و گستره قدرت جمهوری اسلامی ایران عمل میکنند. به عنوان مثال، تعامل اندیشکدههای آمریکایی برای تعامل با جمهوری اسلامی با استفاده از ظرفیت ایرانیان مقیم آمریکا دنبال شده یا در ساحت دیگری اندیشکدههای آمریکایی بهدنبال استفاده از ظرفیت بعضی سیاسیون داخلی ایران هستند که بهنوعی رادیکال محسوب میشوند، یعنی همان سیاستمدارانی که عموما حل شدن مشکل تحریمها را به مذاکره با آمریکا گره زدهاند.از سوی دیگر سیاست مهار موسساتی مثل واشنگتن، هادسون و دیگر اندیشکدههای نومحافظه کار بر سیاست مهار دوجانبه و تحریم متمرکز است و البته چنین سیاستی بیشتر در دوره روسای جمهور جمهوریخواه مثل ترامپ دنبال میشود.
خط و خطوط دیپلماسی آمریکایی
تغییر نظام سیاسی در ایران و تاکید اندیشکدهها بر شورش و تغییر در حالی است که طی سالهای اخیر به طرز عیانی این خط در دیپلماسی آمریکایی هم دنبال شده است و نمونه بسیار نزدیک آن بعد از شورش اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ اتفاق افتاد.
بنابراین یکی از مؤلفههای دیپلماسی آمریکا تضعیف جمهوری اسلامی با ایجاد انشقاق داخلی و آمدن نظامی است که حامی سیاستهای آمریکا باشد و اندیشکدههای متعدد آمریکایی در حوزههای شبکه اجتماعی و عملیات روانی بهدنبال سیاهنمایی و منفی جلوه دادن کارکرد جمهوری اسلامی در بین اقشار خاکستری هستند تا بتوانند با تغییر ذائقه به هدف خود یعنی تغییر نظام یا حداقل کوتاه آمدن نظام جمهوری اسلامی از مواضع ضد آمریکایی خود برسند.بسیاری از این اندیشکدهها حتی جلساتی را در سطح رئیس جمهور و مقامات ارشد دولتی خود با ایرانیان خارج از کشور، معارضان ایرانی و گروههای مخالف و اپوزیسیون هم برگزار میکنند.
موفقیت ایران در غرب آسیا از نگاه پژوهشگر بروکینگز
سوزان مالونی، پژوهشگر ارشد موسسه بروکینگز پنج عامل محوری را که باعث شده ایران بتواند قدرت و نفوذ خود را در سطح غرب آسیا گسترش دهد برای اندیشکده خود واکاوی کرده که مرور آنها جالب است. او ابتدا مدعی میراث امپریالیستی توسط ایران است و مدعی شده ایران بهدنبال ایفای نقش فوقالعاده بزرگ در سراسر غرب آسیاست، او در عین حال به نقش اسلام شیعی اشاره دارد که با انقلاب ۱۳۵۷ یک عامل تعیین کننده به نام نیروی بسیج کننده در منطقه را هم سرمایهگذاری کرده و مؤلفه سوم از نگاه این اندیشمند آمریکایی مخالفت با امپریالیسم است بهویژه اینکه ایران نهفقط هرگز مستعمره نشده بلکه بعد از انقلاب اسلامی سیاست رسمی خود را هم عدم تعهد به شرق و غرب اعلام و دنبال کرده است. البته این پژوهشگر موسسه بروکینگز، پویایی داخل ایران راهم عاملی میداند که تاثیر مستقیمی بر موفقیت رویکردهای منطقهای جمهوری اسلامی داشته است. از سوی دیگر در حوزه برنامهریزی برای تضعیف منطقهای جمهوری اسلامی محورهایی مانند فشار همه جانبه در حوزه بینالملل، سیاست ابهام برای گیج شدن تصمیمگیری ایران در منطقه مانند ابهام در زمینه اجرا شدن یا اجرا نشدن برجام و عدم برنامهریزی طبق مذاکرات، ایجاد ائتلافهای امنیتی مانند ائتلاف عربی ــ عبری برای مقابله با نفوذ ایران و تلاش برای ایجاد اشتباه محاسباتی در تصمیم سازیهای جمهوری اسلامی دنبال شده است. بنابراین سه ضلع مثلث «اندیشکدهها، نهادهای تصمیمگیر و رسانههای آمریکایی» در چارچوب یک هدف مشترک در برابر ایران عمل میکنند که هدف نهایی همه آنها براندازی با شیوههای مدرن است؛ امری که هیچگاه با توجه به ماهیت جمهوری اسلامی که مبتنی بر جمهوریت و اسلامیت است، محقق نخواهد شد.
روزنامه جام جم
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: جنگ ایران اندیشکده اندیشکده های آمریکایی اندیشکده های آمریکا سیاست خارجی آمریکا اندیشکده ها جمهوری اسلامی غرب آسیا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۶۲۹۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شنهایی که مامور خدا بودند
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۱۳۵۷ و تشکیل نظام جمهوری اسلامی بر اساس آموزههای اصیل دینی با تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای با شعار وحدت جهان اسلام و در هم نوردیدن مرزهای جغرافیایی کشورهای مسلمان استراتژیهای امنیتی و منافع منطقهای آمریکا را با شکست روبرو ساخت. آمریکا که تمام تلاش خود را معطوف به حمایت از رژیم پهلوی و جلوگیری از پیروزی انقلاب نموده بود، با پیروزی انقلاب اسلامی، سفارت خود را به عنوان پایگاهی برای طراحی و اجرای توطئه علیه انقلاب مبدل ساخت تا بتواند در پوشش دیپلماتیک برای شکست یا به انحراف کشاندن نظام نوپای اسلامی اقداماتی را انجام دهد.
توطئههای آمریکا در جهت شکست انقلاب اسلامی و از سوی دیگر ورود شاه به آمریکا با اجازه کارتر (رئیس جمهور وقت آمریکا) فصل جدیدی را در روابط ایران و آمریکا به وجود آورد که همراه با افزایش بی اعتمادی بود، به طوری که در ۱۳ آبان ۵۸ تقریبا دو هفته پس از دیدار بازرگان با برژنیسکی در الجزایر، گروهی از دانشجویان دانشگاههای ایران که بعدها به دانش جویان مسلمان پیرو خط امام معروف شدند به سفارت آمریکا در تهران حمله و ۵۳ نفر آمریکایی را به گروگان گرفتند.
اشغال سفارت آمریکا در تهران، حذف دولت موقت از صحنه اجرایی کشور، تثبیت پایههای قدرت و استمرار ماجرای گروگان گیری و شکست طرحهای آمریکا جهت آزاد سازی جاسوسان خویش موجب بحرانی بزرگ و اختلاف نظر در دستگاه دیپلماسی آمریکا پیرامون چگونگی برخورد با انقلاب اسلامی گردید. گرچه در این میان شورای امنیت ملی آمریکا به سرپرستی برژنیسکی طرفدار اقدامات قاطع نظامی علیه انقلاب اسلامی شد، سرانجام گروه ویژه ۱۳۲ نفره تحت عنوان «دلتا فورس» برای حمله به ایران و آزادی گروگانها تشکیل شد.
روز ۴ اردیبهشتماه سال ۵۹ بود که کماندوهای آمریکایی آموزش دیده در آمریکا که پیش از این در مصر تمرین کرده بودند با استفاده از چند فروند بالگرد و هواپیما از خلیج فارس پرواز کرده و وارد خاک ایران شدند. در این عملیات، چهار فروند هواپیماى نظامی C-۱۳۰ و هشت فروند بالگرد SH-۳D برای آزادی ۵۳ گروگان، از ناو هواپیمابر نیمیتس جدا و از مرزهاى هوایى جنوب، وارد فضای پروازی ایران شدند.
برنامه آنها به این شکل بود که از جنوب شرقی کشور با تعدادی بالگرد و هواپیمای سوخترسان و هم چنین هواپیمای C ۱۳۰ وارد ایران شوند و پس از سوخت گیری در صحرای طبس به سمت تهران حرکت کنند و در ابتدای صبح دست به اقدام بزنند.
طبق گفته کارشناسان، آمریکاییها این عملیات را ۶ ماه در صحرای نوادا در آمریکا که شرایطی مشابه صحرای طبس دارد تمرین کرده بودند تا بتوانند آن را با موفقیت در ایران به پایان برسانند
در یک هواپیمای C-۱۳۰ حدود ۱۳۰ نفر کماندو و تجهیزات انفرادی و در یک هواپیمای C-۱۳۰ دیگر سلاحها و تجهیزات مدرن و مختلف مانند کپسولهای کوچک و بزرگ گازهای خواب آور، موتورسیکلتهای تریل کم صدا و جیپهای کوچک حمل میشدند و یک فروند KC-۱۳۰ سوخت رسان و یک هواپیما هم رزرو بود. هر بالگرد ظرفیت حمل ۳۵ نفر از کماندوها را داشت.
نکته مهمی که در این عملیات باید به آن اشاره کرد، همکاری برخی عناصر خودفروخته در ارتش بود که با خاموش کردن رادار موجبات پرواز امن برای آمریکاییها را فراهم میکنند تا یانکیها به طور پنهانکار وارد کشور شوند. بالگردها و هواپیماها پس از عبور از فراز ایران به صحرای طبس رسیده و در آنجا فرود میآیند. اما به علت ایجاد چند اتفاق بالگردها و هواپیماهای آمریکایی دچار سانحه شده و با وقوع طوفان شن سریال ناکامیهای آنها در عملیات پنجه عقاب رقم میخورد.
هدف آشکار امریکاییها از عملیاتِ نجات این بود که با حملهای شبانه، گروگانها را از سفارتخانه ربوده، با تبلیغات گسترده آن را به عنوان اقدامی قهرمانانه در تاریخ ارتش آمریکا و کاخ سفید ثبت کنند و برگ برندهای در انتخابات ریاست جمهوری به دست آورند؛ اما برخی از تحلیلگران برآن اند که هدف اصلی ماجرای طبس اقدام به کودتا و بازگرداندن قدرت به خاندان پهلوی بود. برژینسکی به نقل از کارتر میگوید پس از آزادی امریکاییها باید ضربه واقعی به ایرانیان وارد شود. مایلز کاپلند از دست اندرکاران سابق دستگاه اطلاعاتی آمریکا و همکار روزولت در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران، تصریح میکند هدف از تهاجم طبس، تنها آزادی گروگانها نبود، بلکه هدف سرنگونی رژیم ایران بود. به گفته برخی از عوامل داخلی شرکت کننده در این عملیات، هدف از عملیات طبس تحویل تسلیحات فوق مدرن برای یک جنگ چریکی گسترده و سراسری به گروهی از افسران وفادار به محمدرضا پهلوی بود. شورش برخی از اقوام مرزی علیه نظام اسلامی و تصرف شهرهایی، چون زاهدان نیز در برنامه قرار داشته است.
کارتر در نخستین ساعتهای روز پس از ناکامی عملیات نظامی، در برنامهای تلویزیونی مسئولیت شکست را بر عهده گرفت. اعلامیه کاخ سفید حاکی از آن بود که اسناد سرّی و مهمی در درون بالگردها به جای مانده است. به دستور بنی صدر که فرمانده کل قوا بود، بالگردهای به جامانده بمباران شدند و بخشی از اسناد سرّی و باقیمانده در آتش سوخت و محمد منتظرقائم فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد که مقداری از اسناد و مدارک آمریکا را از داخل بالگردها به دست آورده بود، با راکت کشته شد. تعدادی از بالگردها سالم بودند که به فرودگاه قلعه مرغی تهران منتقل شدند. عذر بنی صدر برای انهدام بالگردها گرفتن فرصت مجدد از امریکاییها برای استفاده از آنها بود. آگاهان سیاسی، اقدام بنی صدر در بمباران بخشی از امکاناتِ باقیمانده آمریکایی در منطقه پشت بادام را که میتوانست اسناد مهمی را در خود داشته باشد، نشان از همکاری عوامل داخلی آمریکا دانستند و این خود زمینه و چالش جدید داخلی را در پی داشت و به همین جهت اسرار و حقایقی ناگشوده باقی ماند.
۴۴ سال از آن حقارت تاریخی و عملیات آمریکاییها در طبس گذشته، اما همچنان عنوان کردن و بازخوانی این موضوع میتواند جنبههای مختلفی را از خود نشان دهد. یکی از این جنبه شاید واکنش تاریخی بنیان گذار انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) درباره این موضوع بود.
امام خمینی در واکنش به این عملیات فرمودند: نباید بیدار شوند آنهایی که به معنویات توجه ندارند و به این غیب ایمان نیاوردند، (چه کسی) این هلیکوپترهای آقای کارتر را که میخواستند به ایران بیایند، ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند، شنها مامور خدا بودند، باد مامور خداست».
ایشان گفتند: «تجربه کنند باز لیکن ما نباید مغرور شویم، من به ملت ایران عرض میکنم مغرور نشوید، تمام قدرت قدرت خداست و باید به او اتکال کنید.»
این مانور احمقانه به امر خدای قادر شکست خورد». از جنبه تاریخی واقعه حمله نظامیان آمریکا و شکست آنان به وسیله شنهای بیابان خشک طبس، همانند واقعه حمل پیل سواران ابرهه به خانه کعبه و منهدم شدن آن توسط سنگ ریزههای فروریخته از منقار مرغان ابابیل میباشد.
حالا سالها از آن روز گذشته و اکنون همه چیز تغییر کرده است. ایران امروز به اقتداری رسیده است که کشورهای مدعی جهان و آنهایی که سالها با استعمار کردن سایر کشورها تجربه فراوانی به دست آورده اند و اکنون نیز در منطقه ما خیلی از کشورها را اسیر کرده اند حتی به خود اجازه فکر کردن به انجام اقدامی مانند صحرای طبس را نمیدهند چرا که فهمیدهاند که ایران امروز با آن روزها تفاوت زیادی پیدا کرده و نهال آن موقع نهیف جمهوری اسلامی ایران به درختی تنومند تبدیل شده است.
درخت تنومندی که حالا در اوج قرار دارد و کمتر کسی توان مقابله و جلوگیری از رشد آن را دارد.
گزارش: محمد حسین نیک خوی متین
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی دفاعی امنیتی